برنامههای امروز شامل: تفسيرهای خبری – «سرکوب دانشجویان در هجده تیر سال ۷۸ بر بستر چه فضا و شرایطی انجام گرفت؟» در گفتگویی با احمد موسوی از سازمان فدائیان (اقلیت)، و بخش اوّل از سلسله گفتاری با عنوان «انقلاب اجتماعی و حزب انقلاب اجتماعی»، خواهد بود.
برای شنیدن برنامه روز رادیو دمکراسی شورایی، اینجا را کلیک کنید
یا از ابزار پخش 4shared در زیر استفاده کنید:
http://www.4shared.com/audio/FohbSu7a/19tir.html
همين جا گوش کنيد:
امکان دانلود يا گوش کردن مستقيم از سايت سازمان فدائیان (اقلیت) mp3
امکان دانلود برنامۀ امروز از طريق سايت راديو دمکراسی شورائیMP3
امکان دانلود يا گوش کردن مستقيم برنامۀ امروز در mp3-4shared
برای شنيدن يا ذخيره برنامه چهار امکان وجود دارد، شنيدن مستقيم برنامهها از سايت راديو ram، شنيدن يا ذخيره از سايت رادیـوMP3، يا سايت سازمان فدائيان )اقليت( ، يا mp3-4shared. بر روی امکان دلخواه کليک کنيد.
دختران جوان به دلیل فقر و احتیاج، کلیههای خود را میفروشند
ادامه اعتصاب کارگران شرکت چاپ و انتشارات وابسته به وزارت ارشاد
مزدوران بشار اسد حنجرهی یک خواننده انقلابی را بریدند
متن کامل تفسيرهای خبری راديو دمکراسی شورائی در ادامۀ نوشته:
تفسیرهای خبری:
دختران جوان به دلیل فقر و احتیاج، کلیههای خود را میفروشند
به گزارش مهر، در سال ۸۹ تعداد دو هزار و ٢۸۵ پیوند کلیه در کشور انجام شده است که هزار و ۶۹٠ مورد آن از افراد به اصطلاح داوطلب و ۵۹۵ پیوند هم از بیماران مرگ مغزی بوده است. بر طبق این گزارش بین ١٠ تا ١۵ میلیون ایرانی به بیماری کلیوی مبتلا هستند. به گفته رئیس انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی، رشد بیماران کلیوی در کشور، به مرز ٢٠ درصد رسیده است، و همین موضوع باعث شده که تعداد بیماران دیالیزی و پیوند کلیه، افزایش یابد.
وجود ده تا پانزده میلیون بیمار ثبت شده ی کلیوی و رشد بیست درصدی بیماران کلیوی که نیاز به پیوند کلیه دارند، به خودی خود گویای نبود یک سیستم مناسب بهداشتی و بازگوکننده نارسائیهای بزرگ بهداشتی و درمانی در جمهوری اسلامیست. اما افزایش روزافزون بیماران کلیوی و نیاز به پیوند کلیه، هنوز تمام ابعاد فاجعه را مشخص نمیکند. ابعاد فاجعه زمانی مشخصتر میود که بدانیم این میزان کلیه مورد نیاز، یعنی ١۶۹٠ کلیه در سال، چگونه و از کجا تأمین میشود!
گزارش ضمن اشاره به رشد بیماران کلیوی و نیاز به کلیه افراد زنده مینویسد: “همین مسئله سبب شده که برخی برای تامین هزینههای مادی زندگی نسبت به فروش کلیه خود اقدام کنند.”
فروش کلیه از فرط فقر و احتیاج و برای تأمین نیازهای زندگی در جمهوری اسلامی موضوع جدیدی نیست. همان گونه که در گزارش خبرگزاری حکومتی مهر نیز انعکاس یافته است، فقر و بیکاری و نداری به حدی گسترش یافته است که عده زیادی ازمردم به ویژه در استانهای فقیرتر برای گذرانِ زندگی، کلیه خود را میفروشند. افراد جوان و جوینده کار و نیازمندی که اساساً بین ٢٠ تا ٣٠ سال سن دارند و در میان آنها دختران جوان نیز وجود دارند فروشندگان اصلی کلیه هستند.
حسین بیگلری، مدیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مهر در این مورد میگوید: “متاسفانه کرمانشاه هنوز به عنوان یک شهر جنگزده شناخته میشود و موقعیتی برای فعالیت اقتصادی جوانان در این استان وجود ندارد. همین مسئله باعث شده که برخی از این افراد برای تامین هزینههای زندگی مبادرت به فروش کلیه خود بکنند… پای دختران جوان نیز به بازار غیررسمی فروش کلیه باز شده و این افراد بنا به دلایل گوناگون که فقط مباحث مالی و اقتصادی است، متقاضی پرو پاقرص فروش کلیه هستند.” وی با اعلام اینکه بیشترین مبلغی که از راه فروش کلیه به متقاضیان میرسد ۶ میلیون تومان است، میافزاید: البته ما تلاش میکنیم که این افراد از فروش کلیه خود منصرف شوند اما به دلیل نیاز به پیوند، ناچاریم که آنها را در لیست فروش کلیه قرار دهیم.
نام برده در ادامه سخنان خود ضمن اشاره به بالا بودن تعداد متقاضیان فروش کلیه در کرمانشاه، میگوید: بعضا از متقاضیان برای پیوند کلیه، در استانهای دیگر استفاده می شود و به نوعی استان کرمانشاه صادرکننده کلیه، به سایر استانها محسوب میشود. برخی از این افراد نیز با سفر به تهران سعی میکنند کلیه خود را با قیمت بیشتری بفروشند!
گزارش خبرگزاری مهر، به روشنی ابعاد فاجعهبار بیکاری، فقر و فلاکتی را که جمهوری اسلامی برمردم ایران تحمیل نموده است، نشان میدهد. گزارش خبرگزاری مهر، که بازتاب دهنده وضعیت دردناک انبوه جوانان بیکارکشور میباشد، در واقع جائی برای تفسیر باقی نگذاشته است. جوانان کشورهیچ ممر درآمدی برای تأمین نیازهای زندگی خود ندارند. انبوهی از جوانان بیکارند و حتا نیروی کار خود را هم نمیتوانند به سرمایهداران بفروشند و برای آن که زنده بمانند باید قطعهای و تکهای از بدن خود را بفروشند تا با پول آن ادامه حیات دهند!
این شرایطیست که رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی بر جوانان کشور تحمیل نموده است. این وضعیتی که رژیم برای جوانان و آینده سازان کشور به وجود آورده است اما وضعیتی نرمال و انسانی نیست. این، قابل قبولِ بشر مترقی نیست و باید تغییر کند. نظامی که دختران جوان را به مشتریان پر و پا قرص فروش کلیه مبدل ساخته تا با فروش کلیه خود نیازهای زندگی را تأمین کنند، نظامی ضد انسانیست که باید آن را ریشه کن ومحو و نابود ساخت!
ادامه اعتصاب کارگران شرکت چاپ و انتشارات وابسته به وزارت ارشاد
بیش از ٣٠٠ کارگر شرکت چاپ و انتشارات وابسته به وزارت ارشاد، در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود و افزایش ساعت کار بدون پرداخت حقوق دست به اعتصاب زدهاند. سایت ایران کارگر که این خبر را به نقل از یکی از کارگران این شرکت انتشار داد درمورد اعتصاب کارگران نوشته است: بدلیل عدم پرداخت حقوق معوقه و اضافه شدن یک ساعت اضافه کاری بدون پرداخت حقوق این یک ساعت، از روز شنبه ۴ تیرماه کارگران این شرکت دست به اعتصاب زده و تا احقاق حقوق خود به اعتصاب ادامه میدهند. شایان ذکر است که شرکت چاپ و انتشارات که وابسته به وزارت ارشاد رژیم بود، چند سال است که تحت نظر سازمان حج واوقاف اداره میشود و در منطقه غرب تهران قرار دارد. اعتصاب کارگران که از روز چهارم تیر ماه شروع شده است در تاریخ اعلام این خبر پنجشنبه ١۶ تیر، وارد دهمین روز خود شد.
مزدوران بشار اسد حنجرهی یک خواننده انقلابی را بریدند
ماموران امنیتی سوریه گلوی ابراهیم قاشوش خواننده جوان سوری را بریدند و جسدش را در رودخانه انداختند. ابراهیم قاشوش خواننده جوان سوری که سرودهای وی در هفتههای پیش در حما بویژه در جمعهای که به نام”جمعه رفتن” نامگذاری شده بود مورد استقبال قرار گرفته بود، توسط نیروهای سرکوب بشار اسد ربوده شد و به قتل رسید. ابراهیم در حالی که روانه کار خود بود و توسط نیروهای امنیتی سوریه ربوده و ناپدید شده بود، پس از چند روز جسدش در رودخانه العاصی این شهر با حنجره بریده پیدا شد. وی که در میان معترضان مخالف دولت به نام “بلبل انقلاب سوریه” معروف شده بود، ظاهرا سرودهایش به مذاق نیروهای امنیتی طرفدار بشار اسد خوش نیامد و چاره را در کشتن وی دیدند.
به گفته یکی از دوستان ابراهیم قاشوش سرودهای وی در جمعه دو هفته پیش، تشویقکننده حضور صدها هزار نفری مردم حما در تظاهرات بود. در بخشی از اشعاراین خواننده انقلابی، پیش از آنکه به دست نیروهای امنیتی هوادار بشار اسد بیفتد و بطور وحشیانهای به قتل برسد، چنین گفته میشود:
“آزادی در راه است، ای بشار مشروعیت تو سقوط کرده، بنا بر این گورت را گم کن، ای بشار ای دروغگو، سخنرانیهای تو خالی است چرا که آزادی در راه است.”
دوستان و هواداران ابراهیم قاشوش با تأکید بر ادامه راه وی تا دستیابی به آزادی در سوریه، تأکید کردهاند که حتی اگر سرنوشتی مشابه دوست خود پیدا کنند به مبارزه ادامه خواهند داد و اقدامات وحشیانه نیروهای امنیتی آنان را از هدف خود باز نخواهد داشت.
رژیم آدمکش سوریه که از اعتراضات تودهای در شهرهای مختلف این کشور از جمله اعتراضات تودهای و مکرر مردم شهر حما و تداوم مبارزات مردم در سایر شهر ها شدیداً به وحشت افتاده است، برای منکوب ساختن جنبش اعتراضی مردم آشکارا بر جنایات خود افزوده و به هر قتل و جنایتی دست میزند. رژیم دیکتاتوری بشار اسد، همزمان با آنکه مردم معترض را در خیابان به رگبار میبندد، سعی میکند با این آدمربائیها و قتلهای فجیع به سبک قتلهای زنجیرهای جمهوری اسلامی، در میان مردم وحشت ایجاد کند و جلو مبارزات آنها را سد کند. با این وجود مبارزات مردم روز به روز گستردهتر میشود. در این جمعه (دو روز پیش) نیز صدها هزار نفر از مردم شهر محاصره شده حما علیه رژیم بشار اسد دست به تظاهرات زدند. اعتراضکنندگان هر گونه گفتگو با رژیم حاکم را رد کرده و با سر دادن شعارهای ضد حکومتی، خواهان سقوط رژیم بشار اسد شدند. به رغم تمام جنایات و وحشیگریهای رژیم بشار اسد، مردم به مبارزات خود ادامه داده اند. هیچ راه نجاتی برای بشار اسد باقی نمانده و مردم سوریه نیز به چیزی کمتر از سقوط رژیم دیکتاتوری رضایت نخواهند داد.
Filed under: گوناگون |
بیان دیدگاه